رونیکارونیکا، تا این لحظه: 9 سال و 2 ماه و 28 روز سن داره

تیام

اولين قدم ها؛ كمي قبل از 14 ماهي

بالاخره قدم برداشتي... فكر مي كنم هيچ حسي توي دنيا براي يك مادر زيباتر از لحظه قدم برداشتن فرزندش نيست. كاش مي شد احساس رو توصيف كرد. كاش ميشد اون غرور، اون شادي، اون حس عميق ديدن لحظه اي قدم برداشتن موجود بي رمق و ضعيف 14 ماه پيش رو به تصوير كشيد. ولي حيف... در ازاي همه ي اينها مي تونم فقط بگم من اون لحظه پر كشيدم. عيد 95 بود. دقيقا روز سوم عيد. و من و بابا احسان به همراه عمو احمد و خانومش رفته بوديم خونه ي پسرخاله بابا يعني هادي و خانومش. من مشغول گرم كردن شير بودم برات و بقيه مشغول بازي كردن با شما. داشتن با يه سيب تو رو كه ايستاده بودي و دستت رو به در گرفته بودي به راه رفتن تشويق مي كردن كه يكهو فرياد شاديشون بلند شد كه : رونيكا يك...
15 فروردين 1395
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به تیام می باشد